بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 112
کل بازدید : 109297
کل یادداشتها ها : 453
اضطراب
در تمام دوران زندگی چه قبل و چه بعد از تولد وجود دارد. اما یک سال اول
زندگی در دوران کودکی، اضطراب نقش تعیینکننده ای دارد.
اضطرابهای
دوران کودکی همگانی بوده و نقش زیربنایی دارند. بهطور کلی، وابستگی
اتکایی کودک نسبت به مادر و تشویش او به هنگام جدا شدن از مادر یا جانشین
او، اساس اضطراب کودکان به ویژه در سنین 10- 6 ماهگی است.
گاه
کودکان به هنگام برخورد با افراد غریبه و ناآشنا دچار تشویش میشوند و حتی
اگر از طرف فرد غیرآشنا مورد محبت و نوازش قرار گیرند، به شدت میترسند و
گریه میکنند. ترس کودکان از تنهایی و تاریکی نیز به گونهای پاسخ اضطراب
آلود آنها به شرایط است.
همه آدم ها، برای یک بار هم که شده، وقتی عصبی و ناراحت می شوند و یا وقتی که استرس
دارند، دچار خشکی دهان می شوند. اما اگر دهان شما همیشه و یا بیشتر اوقات
خشک است، می تواند مسئله ای آزار دهنده شود و منجر به ابتلاء به مشکلات
حاد بهداشتی گردد.
"
هنگام صحبت کردن دربرابر جمع ناراحت می شوید . کارها بسیار زیاد است اما
وقت کمی برای انجام آنها دارید . در حضور رئیس تان یک نفر شما را به اهمال
کاری و بی لیاقتی متهم می کند . از دیدن افراد غریبه
معذ ب می شوید
. از محیط پرسرو صدای اطراف خود خسته شده اید . به سلامت والدین خود توجه
زیادی دارید . بیان احساسات ، برایتان مشکل است و… "
تمامی مثال های
فوق بیانگر شرایطی است که می تواند در فرد ایجاد فشار روانی نماید . عوامل
جسمانی ، اجتماعی، سازمانی و اشتغال ذهنی فرد در مورد خودش ، هر کدام به
نحوی در شکل گیری و ایجاد استرس سهیم هستند .
در قسمت قبل به مطلب علت استرس شما چیست پرداختیم . اینک در ادامه می خوانیم...
ما
باید از علایمی که جسم و مغز ما در پاسخ به فشارهای جسمانی و هیجانی از
خود نشان می دهند آگاهی داشته باشیم، زیرا این آگاهی به ما امکان می دهد
که خیلی سریع و مؤثر قبل از آن که این فشارها غیرقابل کنترل گردند آنها را
تشخیص داده و مورد بررسی قرار دهیم. برخی از علایم هشدار دهنده، مانند
زیاد سیگار کشیدن، خستگی ، سردرد
و کج خلقی گویای آمادگی بیشتر بعضی از افراد به استرس است. آیا می دانید
که برخی از عادت های رفتاری از قبیل چندین بار کنترل کردن در ماشین، خانه
و یا بررسی اجاق گاز که آیا آن را خاموش کرده اید یا خیر، ناشی از استرس
است؟ آیا می دانید یادآوری خاطرات بد هم نشانه ای از استرس است؟
وسواس
یک ایده، فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر یا مضر است که با نوعی احساس
اجبار و ناچاری ذهنی و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بیمار
متوجه بیگانه بودن حادثه نسبت به شخصیت خود بوده از غیرعادی و نابهنجار
بودن رفتار خود آگاه است. روان شناسان وسواس را نوعی بیماری از سری
نِوروزهای شدید می دانند که تعادل روانی و رفتاری را از بیمار سلب می کند
و او را در سازگاری با محیط دچار اشکال می سازد و این عدم تعادل و اختلال
دارای صورتی آشکار است.
روانکاوان نیز وسواس را نوعی غریزه واخورده
و ناخودآگاه معرفی می کنند و آن را حالتی می دانند که در آن، فکر، میل،
یا عقیده ای خاص، که اغلب وهم آمیز و اشتباه است آدمی را در بند خود می
گیرد، آنچنان که اختیار و اراده را از او سلب می کند و بیمار را وامی
دارد که حتی رفتاری را برخلاف میل و خواسته اش انجام دهد و بیمار هرچند
به بیهودگی کار یا افکار خود آگاه است اما نمی تواند از قید آن رهایی
یابد.
وسواس به صورت های مختلف بروز می کند و در بیمار مبتلای به آن این موارد ملاحظه می شود:
ادامه مطلب...نحوه
صحیح برنامه ریزی و استفاده درست از زمان انجام دادن تکالیف مدرسه و
چگونگی کمک به کودکان برای کمک بیش از حد به کودک باعث می شود که او برای
همیشه از گفتن این جمله که:" من این کار را کرده ام " محروم شود و فقط به
جای آن بگوید: " مادر آن را برای من انجام داد." بهبود شیوه درس خواندن،
در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
ممکن است در
بسیاری از خانواده ها زمان انجام دادن تکالیف، هم برای فرزندان و هم
اولیا، پر از اضطراب و نگرانی باشد. تحقیقات به وضوح نشان می دهد که انجام
دادن تکالیف نه تنها در یادگیری فرزندان مؤثر است، بلکه مهارت هایی را که
آن ها برای موفقیت در مدرسه و زندگی لازم دارند، بالا می برد. مهارت هایی
مانند سازمان دهی امور، حل مشکلات، تمرکز حافظه، تنظیم هدف و پشتکار در
کارها از این جمله است.
امکان
دارد در مورد کودکانی که مشکلات برقراری ارتباط دارند، روش تربیت استبدادی
یکی از دلایل مشکل آن ها باشد. هنگامی که دستور و ممنوعیت، نقش تنبیه های
پشت سر هم را ایفا کند، کودکان خجالتی می شوند و از ترس تنبیه، دیگر
فعالیت های خود را گسترش نمی دهند. با اعمال چنین روشی، آنچه که والدین در
حکم " ادب " و موفقیت در روش تربیتی خود مشاهده می کنند، در حقیقت کم رویی
است.
بیست و پنجمین حدیث از چهل حدیث امام خمینی (ره) در خصوص" وسواس" و علاج
این حالت است. ایشان، این مبحث از چهل حدیث را با روایتی از امام صادق (ع)
چنین آغاز می کند:
عبدالله بن سنان می گوید:" برای امام صادق (ع) از
مردی که در وضو و نماز به وسواس مبتلا بود، یاد کردم و گفتم که او
مردعاقلی است، امام صادق(ع) فرمود: چه عقلی برای اوست و حال آن که از
شیطان پیروی می کند؟ از آن حضرت پرسیدم که چگونه شیطان را پیروی می کند؟
حضرت فرمود:" از او سوال کن این حالت که به او دست می دهد از کجا می آید؟ خواهد گفت: [ این حالت] از عمل شیطان است."
قبل از پرداختن به مسئله اختلال وسواس فکری – عملی ، یا به عبارت علمی ،
اختلال وسواسی – جبری ، توصیف واژه اضطراب که در میان عامه ی مردم به نوعی
شناخته شده است ضروری است. ضروری از این نظر که هر چند این واژه از دیرباز
برای انسان آشنا بوده ولی مفهوم عمیق تر و علمی آن جهت توصیف بیماری مزبور
مهم به نظر می رسد. این واژه نزد عموم به مفاهیمی چون نگرانی ، تشویش ،
دلهره ، دستپاچگی و نظایر این اطلاق می شود. اما به واقع این مفهوم عبارت
است از یک حالت انگیختگی هیجانی مفرط و غیر قابل کنترل در لحظه وقوع توسط
فرد که دارای یک یا چند علامت عمده ی جسمی – روانی است؛ نظیر ، پریدگی رنگ
چهره یا سرخ شدن چهره ، احساس گرم شدگی یا سردی در اندام خصوصاً دستها ،
تنگی نفس ، لرزش لبها یا دستها ، احساس پیچش در ناحیه شکم ، حالت تهوع و
استفراغ ، پرش گوشه چشمها و یا پلکها ، تندی ضربان قلب ، بروز اختلال در
ارائه تکلم و علائمی چند از این دست.
اما آنچه شرح آن بیان شد،
علائمی چند است که لزوماً تمامی آنها در حالت اضطراب پدید نمی آید، آنچه
لازم است در بروز اضطراب مطرح گردد این است که اضطراب ، خود در حالات عمیق
تر ، طولانی مدت تر و گسترده تر تبدیل به شکلها و گونه های مختلفی می شود
که اصطلاحاً به آنها طبقه ی اختلال های اضطرابی گفته می شود. به عبارتی
اختلال های مختلفی پدید می آیند که ریشه همه ی آنها به طور مشترک بروز
همان اضطراب است و یکی از عمده ترین اختلال های اضطرابی ، همان اختلال
وسواس جدی است.
رابطه ی بین استرس، اضطراب و نگرانی با ازدیاد فشار خون
از دیرباز شناخته شده است. دیده شده است که در مقابله با بلایای طبیعی و
در مقابله با شرایط سخت زندگی، فشار خون افزایش یافته است. ماشینی شدن
زندگی و سست شدن کانون های خانوادگی سنتی و فشارهای اقتصادی شخص را آسیب
پذیر کرده و فشار خون او را بالا می برد.
تحریکات روانی ناشی از محیط اجتماعی، اشتها را برای دریافت نمک بیشتر
می کند. به همین جهت میزان استرس در افراد یک اجتماع با میزان مصرف نمک در
آن اجتماع ارتباط مستقیم دارد. دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که در
بالا رفتن فشار خون، نمک به طور مستقیم موثر نیست، بلکه تحریکات روانی
اجتماعی است که موجب تمایل بیشتر به خوردن نمک می شود.
چنانچه
استرس کوتاه مدت باشد، متابولیسم هورمون ها کمتر تحت تاثیر قرار خواهند
گرفت و آثار آن قابل برگشت است ولی اگر طولانی باشد، آثار مخرب آن غیرقابل
ترمیم است. اثرات استرس می تواند احساسی، روانی یا فیزیولوژیکی (بالا رفتن فشار خون ، اختلالات گوارشی ، عوارض پوستی و سردرد) باشد که در تمام این حالات احتیاجات تغذیه ای بدن تحت تاثیر قرار می گیرد.